همه افراد شكست را در برهه ای از زندگی تجربه می كنند و واكنش های مختلفی در قبال آن دارند، اما اگر شكست یك فرآیند مهم برای یادگیری بیشتر تلقی شود، می تواند به نگرش رشد در افراد بیانجامد
نگرش رشد به معنی استفاده از چالش ها و موانع به عنوان فرصتی برای پیشرفت و سازندگی است؛ اما پایبندی به چنین طرز فكری از آنچه به نظر می رسد، دشوارتر است.
از سوی دیگر، افرادی كه دیدگاه ثابت و انعطاف ناپذیر دارند، مایل هستند به شكست ها بیاندیشند و خود را شدیدتر قضاوت می كنند؛ این افراد حتی ممكن است موانع را به عنوان دلیلی برای قطع امید كردن از اهداف تلقی كنند و متاسفانه جنبه هایی از این نگرش انعطاف ناپذیر در بسیاری از افراد وجود دارد.
انسان ها اغلب استعداد و شایستگی را به عنوان صفات از پیش تعیین شده می دانند و از خطر كردن پرهیز می كنند.
با این وجود ‹كارول دوك› استاد روانشناسی دانشگاه استنفورد ثابت كرده است كه یك نگرش رشد می تواند تمام جنبه های زندگی را تقویت كند بنابراین تلاش در جهت كسب این طرز فكر ارزش دارد.
وی متوجه شد افرادی كه به نگرش رشد و یادگیری پس از شكست پایبند هستند، دستاورد طولانی مدت و مهمتری دارند، همواره كمتر از دیگران دچار استرس و اضطراب می شوند و از عزت نفس بالاتری برخوردارند.
این طرز فكر به ویژه برای كارآفرینان مفید است. تحقیقات نشان می دهد كه نیمی از استارتاپ ها در پنج سال اول با شكست مواجه می شوند بنابراین پایداری در این زمینه بسیار مهم است.
با این حال، راهكارهایی وجود دارد تا افراد بتوانند واكنش مناسبی در برابر شكست داشته باشند:
پذیرش عیوب
اگر نقاط ضعف خود را انكار كنید، هیچگاه قادر به غلبه بر آنها نخواهید شد. اذعان به نقاط ضعف و پذیرش آنها در زمان مناسب، به شما نگاه دقیق تری از خود می دهد و به تقویت شما كمك می كند.
چالش ها را به عنوان فرصت در نظر بگیرید
دیدگاه ما در مورد موقعیت ها اغلب صفر یا صد است. اگر با موقعیتی مواجه شویم كه تصور می كنیم پیشتر در آن شكست خورده ایم و یا موقعیتی كه تخصصی در آن نداریم، احتمالا یا از پذیرش این موقعیت اجتناب كرده و یا با بی احتیاطی در آن خصوص اقدام می كنیم.
در این مورد، بهترین رویكرد این است كه خود را به تدریج در معرض آن موقعیت قرار دهیم تا از این طریق تحمل احساسات اضطراب آمیز مرتبط را بیاموزیم و عملكرد خود را واقع بینانه بررسی كنیم.
برای مثال اگر از صحبت كردن در برابر عموم می ترسید، در آن صورت دلیلی ندارد كه اولین سخنرانی خود را در برابر 500 نفر انجام دهید. در عوض در طول چند ماه از فرصت های مختلف برای صحبت كردن برای گروه های كوچك استفاده كنید.
هر بار عملكرد خود را به دقت بررسی كنید؛ نكات مثبت سخنرانی خود را دریابید و در عین حال نكات بالقوه برای تقویت خود را شناسایی كنید. در طول زمان این فرایند غریزی خواهد شد.
بازبینی انتقاد
به هر بازخورد منفی كه دریافت می كنید گوش كنید و آن را بازتاب دهید. در بسیاری از موارد قبل از اینكه به خود وقت دهیم كه از انتقاد درسی بیاموزیم، تمایل داریم كه از خود دفاع كنیم.
برای مثال اگر كار شما توسط یك سرمایه گذار رد شده است، باید تلاش كنید كه درك بهتری از اعتراضات آنها بدست آورید.
از سوال های باز كه با ‹چه كسی›، ‹چه›، ‹كجا› یا ‹چه زمانی› شروع می شود، استفاده كنید. این سوال ها بیشتر از یك پاسخ ساده بله یا خیر می طلبد.اگر به خود آموزش دهید كه این كار را به صورت عادت انجام دهید در آن صورت می توانید از موانع به طور سازنده ای استفاده كنید.
از لغت هنوز استفاده كنید
افزودن كلمه ‹هنوز› به جمله باعث می شود به جای اشاره به نتیجه كار، نشان دهید كه كار همچنان ادامه دارد. به عنوان مثال به جای اینكه بگویید ‹من نمی توانم از این بسته جدید حسابداری استفاده كنم› بگویید ‹هنوز یاد نگرفته ام كه چگونه كاملا از این بسته جدید حسابداری استفاده كنم›.
جایگزین كردن واژه ‹شكست› با ‹فراگیری› ما را تشویق می كند كه در مورد توانایی خود قضاوت قطعی نكنیم و در عوض، خود سازی و یادگیری را به عنوان كاری در حال پیشرفت تلقی كنیم.
خطر كردن در مقابل دیگران
این ذهنیت وجوددارد كه به عنوان رییس باید اشتباه ناپذیر باشید، اما واقعیت این است كه گاه و بیگاه باید به خود اجازه خرابكاری بدهید. این كار شما را كمتر تحت فشار قرار می دهد و فرهنگ اعتماد و باز بودن را در میان گروه شما ایجاد می كند.